پ
کد خبر: ۱۳۰۰۷۸
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۸

هت‌تریک"داستان ۴ شخصیت است؛ دو زن و دو مرد. فیلمساز می‌خواهد شخصیت‌های داستان را رو به روی یکدیگر قرار دهد و قصه را براساس احساسات و پنهانکاری‌های کاراکترها پیش ببرد اما نکته اینجاست که بیشترین ضربه را همین شخصیت پردازی‌های ناقص به فیلم وارد می‌کنند.

"هت‌تریک" به کارگردانی و نویسندگی رامتین لوافی و تهیه‌کنندگی مجید مطلبی از جمله فیلم‌هایی است که در جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد و موفق شد جایزه بهترین فیلمنامه برای رامتین لوافی و سیمرغ سیمین بهترین بازیگر زن برای ماهور الوند را به ارمغان آورد.

داستان"هت‌تریک" از یک مهمانی آغاز می شود که لیدا(پریناز ایزدیار) و همسرش-فرزاد(امیرجدیدی)-به همراه پسرخاله لیدا- کیوان(صابر ابر)- و دوست دخترش -رها(ماهور الوند)-در آن حضور دارند. بعد از اتمام مهمانی و در راه بازگشت ماشین آنها به چیزی یا کسی برخورد می‌کند و آنها فرار می‌کنند. آنها از ترس پلیس به جای رفتن به خانه تصمیم می‌گیرند تا روشن شدن قضیه به خانه رها بروند. در خانه رها رازهای متعددی برای شخصیت‌ها افشا می‌شود.

"هت‌تریک"داستان 4 شخصیت است؛ دو زن و دو مرد. فیلمساز می‌خواهد شخصیت‌های داستان را رو به روی یکدیگر قرار دهد و قصه را براساس احساسات و پنهانکاری‌های کاراکترها پیش ببرد اما نکته اینجاست که بیشترین ضربه را همین شخصیت پردازی‌های ناقص به فیلم وارد می‌کنند. مخاطب تا پایان داستان تصویر درستی از شخصیت لیدا ندارد؛ نمی‌داند او چگونه زنی است؟ زنی خانواده دوست و دلسوز است یا به گفته فرزاد زنی است که هر لحظه هوس کاری به سرش می زند و تنها به دنبال علایق و خواسته‌های خودش است؟ از طرفی مشخص نیست آیا شک لیدا به رابطه فرزاد با دختران دیگر درست است یا به دلیل حساس شدن او در دوران بارداری است؟ اصلاً مخاطب نمی‌فهمد لیدا که از ابتدای فیلم ناراحت و عصبی است و مشخص است از دست کارهای شوهرش عاصی شده چرا باردار شده است؟ چرا حالا که باردار است تصمیم می گیرد فرزاد را ترک کند؟فرزادی که تکلیفش مشخص است؛ یک مرد ترسو، لاقید، بی مسئولیت و به قول کیوان کله خر و بی عقل که عنان زندگی‌اش را به دست قمار داده و به شرط بندی اعتیاد دارد مردی که بلاهت و سرخوشی اش مخاطب را به خنده می اندازد. مردی که در مقابل پرخاش و عصبانیت زنش و قهر او همیشه با خونسردی می‌گوید خودش برمی‌گردد و راست می‌گفت لیدا خیلی زود برمی‌گشت اما در پایان داستان لیدا دیگر برنمی‌گردد.

در ورزش " هت تریک " به معنای به ثمر رساندن سه گل است. پایان بندی فیلم حول یک مسابقه‌ی فوتبال شکل می‌گیرد که تیم ضعیف با سه گل موفق به بردن تیم برتر می‌شود. فیلمساز به زور می‌خواهد نام فیلم را به محتوای آن سنجاق کند و اگر هدفش ترویج قماربازی نباشد لابد منظورش این بوده که فرزاد گرچه شرط بندی را می‌برد و تمام مشکلات مالی‌اش حل می‌شود اما بازی زندگی زناشویی خود را می‌بازد!

فیلم همزمان با روایت داستان زندگی و روابط پرتنش لیدا و فرزاد، روایتگر رابطه رها و کیوان است. در این قسمت هم شخصیت پردازی رها بسیار مبهم است. فیلم تلاش دارد تا تصویری معصوم و موجه از رها نشان دهد و رفتن رها با دوست پسرش به مهمانی در خارج از شهر و در نیمه شب را عادی جلوه دهد اما رها نمی‌تواند تصویر یک زن موجه باشد آن هم وقتی مخاطب می‌فهمد او یک مادر است. رها چگونه مادری است که دختر کوچکش را تا آن موقع شب در خانه تنها گذاشته است؟ او چه مادری است که مادر بودن خود را پنهان کرده تا بتواند با کیوان رابطه برقرار کند؟ اصلاً رها به کیوان چه می‌گوید که او را متقاعد می‌کند تا پنهانکاری بزرگ او را ببخشد؟

در پایان باید گفت" هت تریک " فیلمی با ریتم کند، داستانی نیم بند در حد یک فیلم کوتاه، شخصیت پردازی ناقص و پلان های زائد به ویژه سکانس‌های ابتدایی فیلم و در مهمانی با آن شلوغی و سردرگمی و صدای بلند موسیقی است که با تمرکز بر تم خیانت و دروغ به تقلید از سینمای اصغر فرهادی نشان می‌دهد که برخی پنهانکاری‌ها و دروغ ها سرانجام تلخی دارند و برخی نیز ختم بخیر می شوند؛ لیدا نمی‌تواند شریک زندگی و پدر بچه اش را ببخشد اما رها و کیوان با وجود آغاز رابطه شان برپایه پنهانکاری یکدیگر را می بخشند!

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰